خرد

به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد

خرد

به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد

منطق برای زندگی 3 ( مغالطه )

 مغالطه عدم تکرار حد وسط

( ماست برای اسهال مضر است )

 

محمد نجفی

همان‌طور که در یادداشت قبلی ذکر شد قیاس عبارت است از کشف یک قضیه مجهول به وسیله قضایای کلی معلوم. در قیاس، ذهن ما از امر کلی به امر جزئی سیر می‏کند؛ یعنی هر گاه یک امر کلی، معلوم باشد و این امر کلی معلوم، سبب قبول یک حکم درباره یک امر جزئی (که مندرج در آن کلی است) باشد، این استدلال را قیاس می‏نامند.

 به عبارت دیگر، در قیاس ذهن از قضایای کلی به نتایج جزئی می‏رسد. برای مثال، وقتی می‌گوییم:  آهن فلز است (قضیه اول) و هر فلز رسانا است (قضیه دوم)، یک قیاس به کار برده‌ایم. در این‌جا ما دو قضیه داریم که می‌توان با توجه به آن‌ها، قضیه دیگری به این صورت به دست آورد: آهن رسانا است. (نتیجه)

در منطق به «فلز» که در هر دو قضیه اول آمده است «حدّ وسط» گفته می‌شود. درواقع حدّ وسط، محور و مدار قیاس است؛ به نحوی که هر گونه اخلال در حدّ وسط، سبب اخلال در قیاس می‌شود و مغالطه عدم تکرار حد وسط حاصل آن خواهد بود. بنابراین برای آن‌که قیاس‌های ما معتبر باشند، لازم است که حدّ وسط دو شرط داشته باشد:

شرط اول این است که حد وسط باید در مقدمات به یک معنا به کار رود؛ یعنی نمی‌توان برای حد وسط از مشترک لفظی استفاده کرد، به طوری که آن حد وسط در یک مقدمه یک معنا و در مقدمه دوم معنایی دیگر داشته باشد. به عنوان مثال نمی‌توان از دو مقدمه «پنجره باز است» و «باز پرنده است» به این نتیجه رسید که «پنجره پرنده است»؛ چرا که باز در این دو مقدمه به دو معنای متفاوت به کار رفته است.

در صورت عدم رعایت این شرط، در واقع ما مرتکب مغالطه اشتراک لفظی نیزشده‌ایم. باید توجه داشت این مغالطه از یک سو همیشه به همین سادگی قابل ردیابی نیست و از سوی دیگر فقط در استدلال‌های ما رخ نمی‌دهد و می‌تواند گستره‌ای وسیع‌تر را نیز شامل شود. بنابراین مغالطه اشتراک لفظی را می‌توان نوعی چند پهلویی واژگانی دانست که هر چند به نظر می‌رسد که از یک واژه استفاده شده است اما می‌توان بیش از یک معنی را از آن برداشت کرد. برای یافتن مثال‌هایی در این رابطه کافی است کمی به سخنان اهالی سیاست دقت کنیم. چه بسا با استدلال خاصی هم مواجه نباشیم اما باز می‌بینیم که سیاستمدار محترم همواره می‌کوشد از واژه‌هایی در سخنانش استفاده کند که علی‌رغم وجود کاربردها و معانی مختلف، گویی معنایی یکسان دارند. در این صورت وی می‌تواند در شرایط مختلف مدعی یکی از آن معانی شود و حتی سخنی کاملاً متفاوت از سخن پیشین خود را بگوید.

شاید به همین دلیل است که بازار تکذیب و توضیح در عرصه سیاست بسیار رواج دارد. حرفی گفته می‌شود، عده‌ای معترض می‌شوند و اگر سیاستمداری که مورد اعتراض واقع شده هوشمندانه سخن گفته باشد و از واژه‌های چند پهلو استفاده کرده باشد می‌تواند مدعایی دیگر را طرح کند. 

اما شرط دوم این است که حدّ وسط باید در هر مقدمه به طور کامل تکرار شود؛ یعنی عین هم باشد؛ مثلاً از دومقدمه «ماست از شیر است» و «شیر برای اسهال مضر است» نمی‌توان به این نتیجه رسید که «ماست برای اسهال مضر است». در حالی که ماست نه تنها برای اسهال مضر نیست بلکه مفید هم هست. مشکلی که در این‌جا وجود دارد این است که در واقع در مقدمه اول «از شیر» و در مقدمه دوم «شیر» حدّ وسط قیاس ما محسوب می‌شوند و به دلیل همین عدم تکرار حدّ وسط به طور کامل است که قیاس ما معتبر نیست.

البته باید توجه داشت که لزوماً عدم تکرار حدّ وسط به طور کامل منجر به مغالطه نمی‌شود. مثلاً می‌توان گفت «الف بزرگ‌تر از ب است» و «ب بزرگ‌تر از ج است» و نتیجه گرفت «الف بزرگ‌تر از ج است». در این‌جا شرط تکرار حدّ وسط رعایت نشده است اما نتیجه هم درست است. مفاهیمی چون بزرگ‌تر بودن، مساوی بودن، بهتر بودن، بلندتر بودن، کوچک‌تر و کوتاه بودن و مانند آن مفاهیم تعدی‌پذیرند که می‌توان از آن‌ها به عنوان حدّ وسط در قیاس استفاده کرد بدون ‌آن‌که در دو مقدمه قیاس به طور کامل تکرار شوند. در مقابل اما مفاهیمی چون بدهکار بودن، بدبین بودن، دوست یا دشمن بودن و مانند آن مفاهیم تعدی‌پذیر محسوب نمی‌شوند و به کار بردن آن‌ها در قیاس نمی‌تواند به نتایج درست منجر شود. به عنوان مثال نمی‌توان گفت چون «من به تو بدبین هستم» و «تو به برادر من بدبین هستی» پس «من به برادر خودم بدبین هستم».

منبع: خبرگزاری مهر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد