خرد

به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد

خرد

به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد

منطق برای زندگی 7 ( مغالطه )

 مغالطه بار ارزشی کلمات

  (سیاست همیشه سیاه نیست )

باور عمومی نسبت به سیاست آن را حوزه‌ای توأم با روابط غیرانسانی معرفی می‌کند. متفکر انتقادی اما سیاست را مانند هر امر دیگری سیاه و سفید نمی‌‌بیند. با این همه ذهن نقاد متفکر انتقادی در صدد است مغالطه‌های گستره سیاست را برجسته کند.

این سخن که "سیاست کثیف است" بارها و بارها از زبان افراد بسیاری در موقعیت های مختلف تکرار شده است و هر که می‏خواهد خود را مبرای از آلودگی این عرصه معرفی یا اظهار فضلی کند این جمله را چون شاه‏بیتی در کلام خود به کار می‏برد.

این که خود سیاستمداران در این باره چه می‏گویند موضوع بحث این یادداشت نیست اما بررسی مدعای "سیاست کثیف است" می‏تواند نکات مهمی را در پی داشته باشد. همان گونه که آشکار است نخستین ایراد اصلی به این سخن، مغالطه بار ارزشی کلمات است که گوینده مرتکب آن شده است.

عبارت "سیاست کثیف است" آن قدر منفی هست که دیگر بی‌هیچ توضیحی بتوان پاک بودن دامان خود را از آلودگی آن نشان داد. اما ماجرا به همین جا ختم نمی‏شود. شنونده‏ای که نگاهی تیزبین و سنجش گر داشته باشد، بی آنکه تسلیم بار ارزشی واژه‏ای چون "کثیف" شود، دلایل و شواهد گوینده را برای مدعایش طلب خواهد کرد. اما حتی اگر گوینده شواهدی از سیاستمدارانی بیاورد که با اعمال ناشایست و دروغ‏پردازی ها و فریبکاری های خود، عرصه سیاست را آلوده کرده‏اند، باز نمی‏توان از چنین شواهدی به این نتیجه  قطعی رسید که سیاست کثیف است. بی‏شک در هر جایی می‏توان شواهدی دال بر فریب کاری و دروغ‏پردازی و اعمال ناشایست یافت اما آیا این شواهد می‏تواند ما را به این نتیجه برساند که آن عرصه را به تمامی مورد انتقاد قرار دهیم و تکفیرش کنیم؟

بنابراین همان گونه که سیاستمداران خوب دلیلی بر پاک بودن تمام‏عیار عرصه سیاست نیستند، به صرف وجود چند سیاستمدار بد هم نمی‏توان این عرصه را کثیف نامید. جهان آدمیان، جای سیاه و سفید دیدن امور نیست و در هر جایی خوب و بد هست. این شاید دومین مغالطه‏ای است که در عبارت "سیاست کثیف است" باید مورد توجه قرار گیرد.

سیاه و سفیداندیشی در این جا می‏تواند آسیب‏زا باشد. این که چیزی یا خوب است یا بد و سخنانی چون اگر با ما نیستید علیه مایید و امثال آن، همگی از این گونه نگریستن به جهان ناشی شده‏اند.

نکته دیگری که شاید در عبارت "سیاست کثیف است" می‏تواند مورد توجه و دقت نظر قرار گیرد، به همان چیزی     بر می‏گردد که موضوع همین سلسله یادداشت ها نیز هست و پیش از این به مواردی از آن اشاره شده است. مغالطات بی‏شک نقشی پر رنگ در مناسبات میان انسان ها بازی می‏کنند که سیاست هم یکی از آن عرصه‏ها است که در آن استفاده از این مغالطات بسیار رایج است. همواره ممکن است افراد ناپاک و شیادان دست به دامان مغالطات ‏شوند تا در منازعه قدرت، پیروز میدان باشند. اما خود این مسأله نیز نمی‏تواند به نتیجه‏ای چون "سیاست کثیف است" منجر شود. سیاست یکی از آن عرصه‏هایی است که در آن منازعات قدرت بیشتر از دیگر عرصه‏ها آشکار است و بنابراین توجه بیشتری را به خود جلب می‏کند. حال آنکه این افراد ناپاک و شیادان در هر جایی ممکن است حضور داشته باشند.

بنابراین آنچه اهمیت دارد ذهن سنجش گر و نقاد شهروندانی است که قرار است مورد خطاب سیاستمداران قرار بگیرند. اگر یکایک این افراد به حداقلی از توانایی در تشخیص فریبکاری ها یا به عبارت بهتر مغالطات سیاستمداران رسیده باشند آنگاه به خوبی تشخیص خواهند داد که سیاستمدار محترم چه می‏کند و چه می‏گوید. آنگاه اگر سیاستمداران دست به دامان مغالطات شوند، چه به طور آشکار و چه در پوشش و نهان، آنگاه شنوندگان در می‏یابند که کجا مغالطه در پاسخ سیاستمدار رخ داده است و کجا پای مغالطات آماری به میان آمده است.

مغالطاتی چون تغییر تعریف، نکته انحرافی، شوخی بی‏ربط، آرزواندیشی، عوا‏م‌فریبی و مانند آن از موارد رایج دیگری است که در همین سلسله یادداشتهای منطق برای زندگی به آنها پرداخته می‏شود.

منبع : خبرگزاری مهر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد